هر روز میتابد به من/ خورشید سوزانم به تن اما منم تکرار عشق/ میسوزم و رویین بدن یک سال دیگر هم گذشت و .......
برچسب : نویسنده : sharabetalkh1 بازدید : 36
برچسب : نویسنده : sharabetalkh1 بازدید : 23
نمیدونم، خوشحال باید بشم یا ناراحت، اما بالاخره تونستم در موردی چیزی که خیلی آزارم میداد، عکس العمل آتشفشانی نداشته باشم. یک احساس خشم قوی که با چند دقیقه سکوت و چندتا قطره اشک تموم شد. میتونم در این مورد مثنوی بنویسم.
یک سال دیگر هم گذشت و .......برچسب : نویسنده : sharabetalkh1 بازدید : 67
برچسب : نویسنده : sharabetalkh1 بازدید : 69
امروز سی آبان است، زهرای سی آبان، با زهرای سی مهر و حتی با زهرای بیست مهر، متفاوت است. دروغ چرا؟ دلم برای زهراهای گذشته (گذشته در حد چهل روز ) تنگ شده است.
یک سال دیگر هم گذشت و .......برچسب : نویسنده : sharabetalkh1 بازدید : 100
ای شاعر ! گرامی مدار، عشق مردمی را.
قیل و قال مدایح پرشور، به آنی خواهد گذشت.
قضاوت نابخزدان را خواهی شنید و خندهی مردمانی سرد را
اما
تو استوار، آرام و وهمناک باقی بمان.
برچسب : نویسنده : sharabetalkh1 بازدید : 47
من خالهی پسری سیه مو و سیه چشم شدم. یک سال دیگر هم گذشت و .......
برچسب : نویسنده : sharabetalkh1 بازدید : 55
یه چیزی بهم میگه آبش رفته تو پی گاه، سقفش رمبیده از جا و هنوز تو خبر نداری از داستان. یک سال دیگر هم گذشت و .......
برچسب : نویسنده : sharabetalkh1 بازدید : 21
هنوز، دقایقی هست که دلم میخواهد آقای محمودآبادی بود. شاید اگر بود... یک سال دیگر هم گذشت و .......
برچسب : نویسنده : sharabetalkh1 بازدید : 45
مگه قول نداده بودی؟ ترسم؟ که اشک... یک سال دیگر هم گذشت و .......
برچسب : نویسنده : sharabetalkh1 بازدید : 39